ایران و ایالات متحده هر دو استراتژیهایی دارند و از سویی دیگر در حال حمله به استراتژی یکدیگر هستند. در این جنگِ استراتژیها، داعش وسیلهای است تا آمریکا را در رسیدن به هدفش یاری دهد.
پشت پرده داعش
«سون وو» استراتژیست دوران چین باستان در کتاب «آیین رزم» میگوید تا جای ممکن به دشمن حمله مستقیم نکن. بلکه استراتژی او را بشناس. به آن حمله و استراتژی دشمنت را ناکارآمد کن تا شیرازه سپاهش بپاشد.یکی از استراتژیهایی که در جهان روابط بینالمللی امروز در جریان است، «تغییر دادن اولویتهای دشمن» است. هر کس موفق شود جای اولویتهای دشمنش را تغییر دهد تا اندازهای پیروزی را نصیب خود کرده است. این بلایی است ایالات متحده بر سر شوروی سابق آورد و اولویت آن را که رشد کمونیسم در جهان بود به مقابله با نفوذ غرب در کشورش تغییر داد.
اکنون در مسائل پیش آمده پیرامون وضعیت عراق و حمله داعش، ایالات متحده سعی دارد تا خود را دشمن این گروهک نشان داده و از آب گلآلود ماهی بگیرد. از سویی ماهیای که آمریکا در حال تلاش برای صید آن است، ایجاد تغییر در لیست اولویت دشمنان ایران است (استراتژی آمریکا). و از سوی دیگر نیز استراتژی ایران مقابله با افزایش نفوذ و مقابله با ایالات متحده آمریکا به عنوان دشمن اصلی و شماره یک ملت ایران است.
به عبارت دیگر، ایران یک استراتژی دارد که همانا «در صدر جدول دشمنان اسلام بودن آمریکا» است (این استراتژی مهمی است که توسط امام خمینی (ره) نصبالعین همیشگی جمهوری اسلامی ایران شده است). آمریکا هم طبق گفته سون وو، استراتژیاش را «از صدر این جدول خارج کردن» خود قرار داده است. طی چند روز اخیر، رسانههای غربی با دو تاکتیک، یعنی در دستور کار قرار دادن اعلان اخبار دروغین مبنی بر همکاری ایران و آمریکا برای ختم مناقشه داعش، و پررنگ کردن وحشیگریهای داعش در عراق، سعی دارند استراتژی خود را که همانا خارج شدن از صدر جدول دشمنان اسلام است عملی کنند.
نباید از نظر دور بماند که مانند همیشه تاریخ انقلاب، عدهای هرچند قلیل هم از داخل ایران دست به دست دشمن دادند و سعی کردند تا روابط اصلاحنشدنی ایران با آمریکا را به ائتلاف نزدیک کنند.امام خامنهای در سخنرانی روز ۱۴ خرداد در حرم امام خمینی (ره)، پیش از آنکه غربیها تبلیغات رسانهای خود برای نزدیک شدن و ائتلاف با ایران را عملی کنند به نکاتی اشاره کردند که از اوج سیطره ایشان بر مسائل کلان جهان خبر میداد:
«برادران و خواهران عزیز! چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم؛ این بزرگترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم؛ در شناخت دوستمان اشتباه کنیم؛ جبهه دشمن و دوست را با هم مخلوط کنیم، نفهمیم دشمن کیست؛ دوست کیست؛ یا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بکنیم، این هم خطر است. برادران عزیز، خواهران عزیز، عموم ملت ایران توجه داشته باشند که گاهى یکى با شما دشمنى میکند، اما اگر دقت کنید دشمنىِ او دشمنىِاصلى نیست، تابعى است از یک عامل دیگر، از یک کس دیگر؛ دشمن اصلى را پیدا کنید؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سینهبهسینه بشود، هم قواى او تحلیل میرود، هم نتیجه کار، نتیجهى مطلوبى نخواهد شد.
امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بهنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ (۸) تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مىاندازد».
امام خامنهای در این بخش از سخنان خود استراتژی دشمن را هدف گرفت و به آن حمله کرد. ایشان با این سخنان، استراتژی دشمن برای انجام عملیات روانی برای نزدیک نشان دادن منافع خود با ایران را ناکارآمد ساخت.با این توضیح، دیگر وظیفه مسئولین، رسانهها و مردم است که توجهشان به این نکات باشد و با بصیرت خود دشمن اصلی و فرعی را از هم تفکیک کنند. و بدانند که وقتی ریشه را زدیم، تنه نیز خواهد افتاد چه برسد به داعش که جز برگ خشکی آویزان از درخت خبیثه شیطان بزرگ، آمریکا نیست.
تروریستها در عراق از مسابقات جام جهانی سوء استفاده کرده و به کشت و کشتار میپردازند؛ برایشان بهتر است این حوادث زمانی اتفاق بیفتد که جهانیان حواسشان به یک نقطه دنیا که مسابقات در آن است، معطوف باشد.
اما امروز دیگر کمتر کسی است که وجود سیاست در ورزش و خصوصاً فوتبال که طرفداران فراوانی هم دارد را نفی کرده و به نظر دیگری معتقد باشد.
متأسفانه از فرط نفوذ این ورزش به زندگی مردم جهان هنگامی که این ورزش در سطح جهانی خود برگزار میشود تمام افکار عمومی به سوی اتفاقات این ورزش جلب شده و دیگر خبرها کم و بیش توسط مردم مورد توجه قرار میگیرد.
این حجم طرفدار نیاز به مدیریتی سیاسی داشته که افکار و توجه شان به هر چیزی که سیاستمداران میل به آن دارند و منافعشان در آن است گمراه کنند و در مرحله بعد با خیال راحت به غارت ممالک دیگر و کشتن مردم نقاط جهان و حتی به جاسوسی گستردهتر بپردازند.
خصوصاً رسانههای جهان هم که معمولاً سیاستهای وابسته به حکومت متبوع خودشان را در این بحث دنبال میکنند سعی میکنند نسبت به تبلیغات گسترده این موضوع اقدام کنند تا همگان با جام جهانی فوتبال درگیر شوند.
این موضوع در مورد کشورهایی صدق میکند که اهداف استعماری و امپریالیستی دارند و مدام به فکر حمله به کشورهای دیگر، تغییر حکومتها، سو استفاده از منابع دیگر سرزمینها و ... است و به ساختن ویژه برنامههایی با این موضوع میپردازند.
چه بهتر اینکه این حوادث زمانی اتفاق بیفتد که جهانیان حواسشان به یک نقطه دنیا که مسابقات در آن است معطوف باشد و متوجه کار آنها نشوند؛ در حقیقت امروز فوتبال به نفع سیاسیون تغییر مسیر داده و تبدیل به ابزاری برای سرگرم کردن افکار عمومی توسط رسانهها شده است.
امروز در سطح جهان مطمئناً فوتبال دیگر بعد ورزش نداشته و ابعاد دیگر آن مورد توجه است؛ سیاست یکی از ابعاد فوتبال است، آنقدر برگزاری این مسابقات سرگرم کننده است که تمام ارکان یک کشور درگیر در اجرای آن میشوند.
در همین اثنا است که بسیاری از موضوعات دیگر فراموش شده. چه بسا در گوشهای از دنیا حکومتی در حال فروپاشی است اما مردم دنیا هیچ توجهی ندارند و اصلاً رسانههایشان این موضوعات را به نمایش نمیگذارند.
در کشور برزیل مخالفتهای گستردهای درباره برگزاری این مسابقات با وضع بد اقتصادی مردم انجام شده ولی باز میبینیم درون حکومت برزیل با تمام این معضلات که میتوانست با مخارج صرف شده در جام جهانی بهتر شود این جام برگزار شده و زور فوتبال قدرت نمایی میکند.
و یا مثالی دیگر در عراق که توسط تروریستها که از کشورهای حامی تروریست تغذیه میشوند از این وضع سو استفاده کرده و به کشت و کشتار میپردازند؛ البته کسی با ذات ورزش مخالفتی ندارد بلکه مخالفت از آنجایی شروع میشود که فوتبال وسیله اضرار به غیر شده و حقوق ممالک دیگر مورد تهاجم قرار میگیرد.
دو دختر جوان اهل سنت ساکن موصل که مورد تجاوز جنسی وحشیانه عناصر گروهک تروریستی عراق و شام (داعش) قرار گرفته بودند در گفتوگو با شبکه تلویزیونی "العراقیه"، تشریح کردند که چطور عناصر داعش پیاپی آنها را مورد تجاوز قرار دادهاند. آنها ابراز داشتند: عناصر داعش وارد منزل ما شدند، خیلی بدقیافه بودند و مسلح هم بودند. سخنان آنها مفهوم نبود و به زبانی غیر از زبان ما سخن میگفتند. یکی از آنها با سلاحش به ما حمله کرد. من و خواهرم از هوش رفتیم. من با صدای خواهرم به هوش آمدم و دیدم کسی با موهای من بازی میکند. یکی از این خواهرها میگوید: شنیدم که یکی از این عناصر به لهجه خلیجی سخن میگفت، یکی دیگر از آنها به زبانی سخن می گفت که من آن را نشنیدم. من در مقابل آنها مقاومت کردم، اما آنها با ضربه به سر من زدند. وقتی به هوش آمدم دیدم که تمام بدنم غرق در خون است و دو نفر به من تجاوز کردهاند.
ایرانیان تقصیر بوجود آمدن داعش و سلفش القاعده در عراق را به گردن اشغال عراق در سال 2003 توسط آمریکا و انگلستان میاندازند. جالب است که قطعاً بزرگترین ذینفع جنگ جرج بوش، ایران بوده است. این جنگ دشمن خونخوار ایران صدام حسین را سرنگون کرد که هشت سال جنگ را بر این کشور اسلامی تحمیل کرد.
حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیهای چندماه اخیرشان با اشاره به حوادث و تحولات منطقهی جنوب غرب آسیا، و بهطور خاص مسائل عراق، به تحلیل اهداف و تاکتیکهای دشمن و راهکارهای برونرفت از آن پرداختهاند. بطور مجز وخلاصه بشرح زیر است :
داعش موجب ترس و وحشت همگان شده است. سوریه را درگیر کرده، عراق را مورد تاختوتاز قرار داده، کشورهای منطقه احساس خطر کردهاند، و سیاستمداران آمریکایی متقاعد شدهاند که داعش خطرناکترین سازمان تروریستی است. ولی ترساندن دیگران یک استراتژی بلندمدت نیست. داعش در حال نابود کردن خود است.
داعش در اقدامی دیگر مساجد و حسینههای واقع در تلعفر و موصل را منهدم ساخته است که این موضوع نیز به ایجاد تنفر عمومی نسبت به این گروهک خشن می افزاید. مشخص نیست هدف داعش از این مساله چیست اما پس زمینه این مساله هر چه که باشد برای افکار عمومی خوشایند نیست. این قیبل رفتارها بیشتر نمایان نگر دوره جاهلیت است و با ذائقه افکار عمومی همخوان نیست و قطعا افکار عمومی مردم عراق پس از مدتی این خوراک تلخ و شور را پس می زند.
داعش علاوه بر کشتار غیر نظامیان به شرکای تروریستی خود مانند بعثی ها و گروهک جبهه النصره حمله می کند. درواقع داعش مانند حیوان چموشی در این زمینه عمل میکند که هیچ هدف خاصی ندارد و تنها به قدرت گیری و سرکشی و ایجاد وحشت علاقه مند است. همین امر سبب ایجاد بیاعتمادی نسبت به این گروهک میشود. در این روند حتی کشورهای مرتجع عربی و آمریکا که گروههای تروریستی را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهدافشان حمایت میکنند نیز نسبت به عملکرد داعش نگران هستند. آنها نگران این موضوع هستند که هدایت داعش از کنترل آنها خارج شود و با رفتاری که داعش در پیش گرفته روز به روز به این نگرانی افزوده میشود.
«این عکس ها روی یکی از صفحات فیس بوک که توسط صهیونیست های افراطی اداره میشه گذاشته شده بالای عکس عنوانی با این مضمون نوشته شده : « وضعیتی مطلوب در جهان » واما تعجب میکنید اگه بدونید کامنتی که بیشترین لایک رو گرفته بود چقدر زیبا بیان کرده بود که :«درسته ! اما اگه مسلمون ها بایستند همه اونها سرنگون خواهند شد»
ما حواسمان جمع است، دولت اسلامی که در آن «قدس» در اشغال اسرائیل باقی بماند و حرکتی برای آزادی آن صورت نگیرد، دولت آمریکایی است.
فلسطین، پاره تن اسلام است و دولت اسلامی ابوبکر البغدادی دغدغه آزادی «قدس» ندارد و صهیونیستها در جلسات اتاق فکر داعش در ترکیه شرکت میکنند؛ ما سرباز ولایت فقیهایم و تحلیل درست وحقیقت، نزد ماست؛ ابوبکر البغدادی فقط در یک حالت سر از قدس در خواهد آورد و آن زمانی است که اعلام شود نتانیاهو شیعه شده! آنگاه داعش، جهاد را از سوریه و عراق برای آزادی قبله اول مسلمین از اشغال روافض، به صحن مسجد الاقصی منتقل خواهد کرد!
نزد این جماعت، فتوایی است که قیام علیه ولی امر را حرام شرعی میداند و ولی امورات «داعش» اسرائیل است و از این رو است که حرکتهای تکفیری و در رأس آنها القاعده در این مدتی که با شدت هر چه تمام با نظام بشار اسد جنگیدهاند، یک تیر به سمت اسرائیل شلیک نکردهاند و هیچ تهدیدی برای آن بشمار نمیروند.
داعش تا امروز یک صهیونیست نکشته و یک آمریکایی را سر نبریده است و عصام حتیتو مسئول اخوان المسلمین که با بشار اسد میجنگد در تل آویو اقامت دارد!
عمر چچنی فرمانده نظامی داعش «جوانی با ریش قرمز» بیش نیست و برپایی خلافت اسلامی هم بهانهای بیش برای شکستن مقاومت اسلامی که یادگار امام خمینی (ره) برای بریدن نفس اسرائیل است، نیست؛ عمر چچنی افرادش را وقتی مجروح میشوند برای معالجه به بیمارستانهای تل آویو میفرستد.
او 28 سال دارد و یادش نمیآید که وقتی هنوز وجود خارجی نداشت، سپاهیان خمینی (ره) برای آزادی «قدس» سر از پا نمیشناختند و حاج احمد متوسلیان نیروهایش را به شام آورده بود تا از آنجا کار اسرائیل را یکسره کند.
اگرنه کدام خلافت اسلامی؟ مردک تکفیری گمان کرده در عصری که دیگر کوره دهی در این کره خاکی و حتی و در دولت موهوم اسلامی ابوبکر البغدادی پیدا نمیشود که سایه شوم لیبرال دموکراسی غربی بر آن خیمه نزده باشد، عصر ابوحنیفه برپا خواهد شد که میگوید «ما خلافت اسلامی را برخواهیم گرداند و اگر خدا نخواهد که این اتفاق بیفتد ما از او میخواهیم که بمیریم!»
ابوبکر البغدادی امیر داعش مزدور آمریکاست و تمام سلاحهای داعش آمریکایی هستند و این حقیقتی است که آمریکاییها هم آنرا کتمان نمیکنند؛ مصاحبه «رند پل» سناتور آمریکایی با سی ان ان در این زمینه قابل تأمل است بخصوص وقتی افشا میکند که «داعش در سوریه متحد ما بود و ما به اینها سلاح دادیم تا نیروهای وفادار به بشار اسد را به عقب برانیم».
اصلاً جریان سلفی تکفیری مسلح، مگر جز بدست آمریکا و کنگرهای که دست دموکراتها بود بوجود آمده است و جبهه جهاد آنها مگر جز به دست ریگان از قدس به افغانستان تغییر اولویت داد؟ بحث بر سر نجنگیدن با شوروی در افغانستان نیست؛ بحث بر سر این است که آمریکاییها در افغانستان جبههای باز کردند که از همین فلسطین، هزار هزار داوطلب اعزام کردند تا در آن بجنگد و یک نفر در این میان قدس را یاد این جماعت نیاورد که یا أخی هذا إحتلال! و تا امروز، آمریکا هیچگاه اجازه نداده است که قدس به اولویت اول این جبهه بازگردد.
شوروی و بعد از آن ایران و بعد از آن برجهای بینوای تجارت جهانی در نیویورک و بعد از آن تشیع تا امروز «دشمن» این جبهه بوده است تا به برکت حماقتی که در این جبهه است، اسرائیل یک شب بیشتر خواب راحت داشته باشد.
حکام مرتجع عرب را فقط شمشیر آخته مهدی موعود (عج) از خواب بیدار خواهد کرد؛ حکامی که برای خدمت به اسرائیل در ترکیه صندوق پول تشکیل دادهاند و میلیاردها دلار به آن پول واریز میکنند که اگر بجای هزینه شدن برای برپایی خلافت موهوم اسلامی، یک دهم آنرا هزینه کنند قدس از اشغال اشغالگران آزاد و اسرائیل از صفحه روزگار محو میشود.
شهید سید مرتضی آوینی برای ما نوشته است که «بر خلاف آنچه که بسیاری میپندارند آخرین مقاتله ما به مثابه سپاه عدالت نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپا تر است» و ما حواسمان جمع است! اسلام آمریکایی، آخرین جبهه ماست.